کد مطلب:5409 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:126

نام های پیامبر در روایات
و در حدیث معتبر دیگر، چنین روایت كرده است كه: گروهی از یهود به خدمت حضرت رسول صلی الله علیه وآله آمدند و سؤال كردند: به چه سبب تو را محمّد و احمد و ابوالقاسم و بشیر و نذیر و داعی نامیده اند؟

پیامبرصلی الله علیه وآله در پاسخ آنان چنین فرمود:

چون ستایش كرده شدم در زمین، مرا «محمّد» نامیدند.

و برای آن كه مرا ستایش می كنند در آسمان، «احمد» خوانده است.

و چون حق تعالی در قیامت، بهشت و جهنم را به سبب من قسمت می نماید، «ابوالقاسم» نامیدند.

پس هر كه كافر شده است و ایمان به من نیاورده است از گذشتگان و آیندگان به جهنم می فرستد و هر كه ایمان آورد به من و اقرار نماید به پیغمبری من، او را داخل بهشت می گرداند.

برای آن كه مردم را دعوت می كنم به دین پروردگار خود، من را «داعی» نامیدند.

چون هر كه را نافرمانی من كند، به آتش می ترسانم، پس من را «نذیر» خوانده است.

و چون بشارت می دهم مطیعان خود را به بهشت، «بشیر» نامیده است. [1]

حسن بن فضال [2] از حضرت امام رضاعلیه السلام درباره كنیه حضرت محمّدصلی الله علیه وآله ابوالقاسم سؤال نمود.

آن حضرت در پاسخ چنین فرمود:

زیرا فرزند او قاسم نام داشت.

حسن گفت: عرض كردم كه آیا مرا قابل زیاده از این می دانی؟

فرمود : بلی، مگر نمی دانی كه حضرت رسول صلی الله علیه وآله فرمود كه من و علی پدر این امتیم؟

گفتم: بلی.

فرمود: مگر نمی دانی كه حضرت رسول صلی الله علیه وآله پدر جمیع امت است ؟

گفتم: بلی.

فرمود كه: مگر نمی دانی كه علی قسمت كننده بهشت و دوزخ است؟

گفتم: بلی.

فرمود: پس پیغمبر پدر قسمت كننده بهشت و دوزخ است و به این سبب، حق تعالی او را به «ابوالقاسم» كنیت داده است.

گفتم: پدر بودن ایشان چه معنی دارد؟

فرمود: یعنی شفقت حضرت رسول صلی الله علیه وآله نسبت به جمیع امّت خود، مانند شفقت پدران است بر فرزندان، و علی علیه السلام بهترین امت آن حضرت است، و هم چنین شفقت علی علیه السلام بعد از آن حضرت برای امت، مانند شفقت آن حضرت بود، زیرا كه او وصی و جانشین و امام و پیشوای امت بعد از آن حضرت بود؛ پس به این سبب فرمود كه: من و علی هر دو پدر این امّتیم.

حضرت رسول صلی الله علیه وآله روزی بر فراز منبر آمد و فرمود:

هر كه قرضی و عیالی بگذارد، بر من است و هر كه مالی بگذارد و وارثی داشته باشد، مال او از وارث اوست.

پس به این سبب آن حضرت اولی بود نسبت به امت خود از جان های ایشان.

و هم چنین امیرالمومنین بعد از آن حضرت اولی بود به امّت از جان های ایشان [3] .

در حدیث موثّق دیگر آمده كه امام محمّد باقرعلیه السلام فرمودند: پیغمبرصلی الله علیه وآله «ده» نام داشت:

پنج نام آن در قرآن آمده است كه عبارت است از: محمّد، احمد، عبدالله، یس و نون.

و پنج نام كه در قرآن نیست عبارت است از: فاتح، خاتم، كافی، مقفی و حاشر. [4]

«علی بن ابراهیم» درباره اسم های «مزّمل» و «مدّثر» از امام معصوم علیه السلام چنین روایت كرده است:

حق تعالی آن حضرت را «مزّمل» نامیده است، زیرا كه وقتی وحی بر آن جناب نازل شد، خود را به جامه ای پیچیده بود. [5] خطاب «مدثر» به اعتبار رجعت آن حضرت است پیش از قیامت، یعنی ای كسی كه خود را به كفن پیچیده ای! زنده شو و برخیز و بار دیگر مردم را از عذاب پروردگار خود بترسان. [6]


[1] علل الشرايع ص 127 ؛ امالي شيخ صدوق ص 158 - 159 ؛ معاني الاخبار ص 51 .

[2] حديث موثق است.

[3] علل الشرايع ص127؛ معاني الاخبار ص52.

[4] خصال ص426.

[5] خصال ص393.

[6] تفسير قمي، ج2، ص 393.